ایمان

ادیان ابراهیمی

ایمان

ادیان ابراهیمی

ایمان

Writer, Philosopher, Life Architect, Time Architect
نویسنده، فیلسوف، معمار زندگی، معمار زمان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۴ مطلب در فوریه ۲۰۱۴ ثبت شده است

نخستین شرط یک جنگِ تن به تن شرافتمندانه، برابری در مقابل دشمن است. آنجا که تحقیر می کنیم نمی توانیم بجنگیم، آنجا که فرمان می رانیم،آنجا که چیزی را پایین تر از خود می بینیم، نباید بجنگیم. راه و روشِ جنگی من در چهار اصل خلاصه می شود:
١- یکم اینکه من فقط به چیزهای پیروزمند حمله می کنم و اگر لازم باشد صبر می کنم تا پیروز شوند .٢- دوم اینکه فقط آنگاه به چیزی حمله می کنم که بدانم هیچ متحدی ندارم، تک وتنها هستم و تنها خودم را به خطر می اندازم..
٣- سوم این که من هرگز به اشخاص حمله نمی کنم، من فقط شخص را به عنوان ذره بینی به کار می گیرم که با آن بشود یک وضعیتِ بحرانیِ عمومی را که نهان و به سختی دریافتنی است، رویت پذیر کنم.٤- چهارم اینکه من فقط به چیزهایی حمله می کنم که از اختلافات شخصی مبرا باشند و هیچ گونه پیشزمینه ی تجاربِ تلخِ شخصی در آن ها نباشد. در عوض، حمله کردن برای من نشانه ی نیک خواهی، و حتی در مواردی گواهِ قدرشناسی است.
اینک آن انسان - چرا چنین فرزانه ام
فردریش ویلهلم نیچه 
ترجمه: بهروز صفدری

  • یَحیَی
دوست داشته شدن یک لذت طبیعی برای تمامی انسان هاست، اما این فرآیند نیاز بسیار شدیدی به یادگیری مهارت دارد.اینکه شما مهارت دوست داشته شدن را داشته باشید، خود یک سوال قابل بحث است که ریشه در این دارد که مهارت را شناسایی کرده باشیم. از قدیم انسان ها به واسطه ی قدرت هایشان مهارت دوست داشته شدن را بدست می آورده اند. هر کس قدرت بیشتری داشته است، بیشتر دوست داشته می شده است. البته این رابطه، یک رابطه ی بین فردی است. به این معنی که انسان قدرتمند وقتی در مقابل یک فرد قرار می گیرد، دوست داشته خواهد شد. اما اگر همان انسان قدرتمند در مقابل یک جمع قرار بگیرد، ممکن است دوست داشته نشود. زیرا در جمع، انسان های زیادی هستند که مایلند به جای انسان دوست داشته شده قرار بگیرند. آنها در جمع از قاعده فطری انسان که میل به دوست داشته شدن است، پیروی می کنند و به دلیل اینکه نمونه موفق در این مسیر را در پیش روی خود می بینند، مطمئن می شوند که میل به دوست داشته شدن، فقط یک لذت غیرقابل دسترس نیست. این میل در آنها بالغ شده و آنها نیز در مقام رقابت با فرد دوست داشته شده قرار می گیرند.
  • یَحیَی
دستور العمل، بدون راهنمایی تعالیم، جست و جو می شود. شک و ناامیدی در فهمیدن راه ما ضروری هستند. زیرا مشکل عقلانی نیست، اما تغییر نگرش، مهار احساس را می‌طلبد. ما باید از وسوسه‌ی تبیین‌های آرامش بخش، صدای انسانی که ضرورت‌ها را بیرون از گفت و گو، جست و جو می‌کند، و از حاکمیت اندیشه و رفتار برحزر باشیم. خودمختاری گفتمان و کاراکتر گفت و شنودی آن را می‌بایست مدنظر داشته باشیم. در این جهت این امکان فراهم می‌شود که سوژه‌ها خودشان باشند.
- برگرفته از کتاب: [ویتگنشتاین و روانکاوی]
نوشته‌ی: جان ام. هیتون
ترجمه‌ی: هاشم بناءپور
  • یَحیَی
"یأس"زمانی پیش می آید که انسان در ناامیدی گیر می کند، و طبعاً به جایگاهی از لحاظ روحی وارد می شود که علم امروز (روانشناسی)، آن را افسردگی می نامد و نوعی بیماری تلقی می شود در حالی که این حالت روحی بیماری نیست، بلکه عجز و ناتوانی انسان در بدست آوردن و برآورده کردن میل درونی اوست.این میل یا خواسته برای هر انسانی، سطحی متفاوت دارد. انسانی که بیشتر پا در ناشناخته می گذارد، بیشتر و عمیق تر با این حالت روحی مواجه می شود. حال اگر همان انسان از دسته ی انسان های اخلاق گرا باشد، مجدداً دچار یأس یا ناامیدی عمیق تری می شود، زیرا نادانستن و اخلاق دو عاملی است که موانع بزرگی بر سر راه رسیدن یک انسان به تمایلات و خواست های درونی اش قرار می دهند.البته همیشه یأس و ناامیدی با قابلیت های یک انسان ارتباط تنگاتنگ دارند.
  • یَحیَی