نور و ظلمت
خورشید عالمتاب دمیده و برفراز عالم۱ بذرافشانی میکند. نورش را به قلب ساکنان زمین میتاباند تا سیاهی راهی از پیش نَبَرَدْ و باز به قعر دوزخ سقوط کند. ای ظلمت و ای تیرگی زهرآلود، تو را با مردم زمین چه کار است؟!
انسان را رها کن و به سوراخ متعفن خودت بازگرد.
هر که از تو دوری جوید، عاقبت نور قلبش را در مینوردد و او فرخنده و شاد خواهد گشت؛ اما آنکه فریب تو را خورْد و در تو غرق شد، سرنوشتی جز عذاب ابدی ندارد.
..
به حقیقت که اینگونه است و این را تنها بِهدینان و نیک سیرتان عالم درمییابند، آنهایی که تو را خوب میشناسند و تو با دیدنشان چشمانت را چنان بهتزده و حیران به اینسو و آنسو میگردانی تا از نفوذ نگاهشان بگریزی. آنها فریب تو را نمیخورند و هیچیک از حیلهها و جادوهایت در آنها کارگر نمیافتد.
..
ای ابلیس پست، تو را نرسد که با بندگانِ باایمانِ خدا، حیلهگری کنی. خداوند از آنها در مقابل تو حمایت خواهد کرد و در آخر هم نصیبت دوزخ زشت خواهد بود.
.. دور شو، دور شو