ایمان

ادیان ابراهیمی

ایمان

ادیان ابراهیمی

ایمان

Writer, Philosopher, Life Architect, Time Architect
نویسنده، فیلسوف، معمار زندگی، معمار زمان

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

چند سطر برای بازگشت

Wednesday, 2 October 2019، 03:59 PM

برای باقی ماندن در حالت یک انسان، آنچه را نباید از نظر دور داشت؛ اعتقاد راسخ و بدون تزلزل به خداوند بزرگ است. موضوعی که همواره بشر را به افقی دور و بیکران دعوت کرده است و تمام خستگی و عدم تجانس مخلوق ذی شعور یا به عبارتی همان انسان، با واقعیت را به عهده می‌گیرد و شانه‌های بشریت را از زیر بار « هستی‌مند » بودن می‌رهاند. تنها و تنها در گرو پیروی بدون قید و شرط از دستورات ذات مطلق است که انسان در این پهنه آرام می‌گیرد و در نهایت سعادت را بعنوان هدیه‌ی الهی دریافت می‌دارد.

این بازگشت از نگرانی و شتاب به درون آگاهی، چنان آرامشی به فرد می‌بخشد، که او را جزیی از رویکرد بازگشت می‌گرداند. روندی که همواره رو به سوی گذشته دارد. رو به سوی نقطه‌ای که بشر، هستی را از آن آغاز کرده است. و آن جایی نیست جز لحظه‌ای که مقدر شده انسان به این جهان درآید. همان لحظه‌ای که تنفس را آغاز می‌کند. پس با بازگشت، انسان در نهایت به لحظه‌ی ورود خود به هستی به مثابه یک فرد باز می‌گردد. با این بازگشت، همان گونه که روح تازه می‌شود و خستگی از آن رخت بر می‌بندد، جسم شاداب و زنده می‌شود و فرسودگی و خمودگی از آن می‌رود. انسان دوباره این فرصت را می‌یابد تا تجربه کند و بدون هیچ قضاوتی دریابد و احساس کند. آن ناگواری‌ها، آن عدم هماهنگی‌ها، آن خستگی‌ها که بر روح نشسته بودند، با یک حرکت رو به عقب، رو به مبدأ، رو به ذات اولیه؛ از لوح جاودانه پاک می‌شود و روح به آن آسودگی پیشین می‌رسد. در این میان، خلسه روی می‌دهد. حالتی از خلأ، نوعی بی‌پیوندی با تمام آنچه بوده است پیدا می‌شود. انسان به آغاز خود، به سادگی و پاکی لحظه‌ی شروع باز می‌گردد.

نظرات  (۲)

  • هومن فلاح
  • پی نویس: البته مهدی جان، مطلبی که نوشتم به یاد بحث های قدیم بود که با هم داشتیم. امروز بعد از گذشت بیست سال پخته تر و متواضع تر شده ام. در وراقع منی که همیشه به دنبال خدا میگشتم، به این جمع بندی رسیده ام که بعضی سوالها، بزرگتر از آن است که در فهم من، به شخصه، بگنجد. خلاصه اینکه پخته تر شده ام، چون اندکی فهمیده ام که به واقع هیچ نمیفهمم، به نادانی خودم آگاه شده ام، تازه آ نهم در حدی بسیار کم ... آدمی چه موجوده سبک سری است که بیهوده می پندارد که اصولا فهم میکند! بگذریم برادر، سلامت باشی و دست حق نگهدارت

     

  • هومن فلاح
  • خداوند، به لحاظ نظری و تئوریک، توضیح منطقی ندارد. توجیه مجهولات جهان با استناد به مجهولی دیگر به نام پروردگار، قطعا استدلال محسوب نمیشود. به عبارت دیگر برهان علیت در اساس و در ریشه ابدا برهان محسوب نمیشود. هیوم چندین صده پیش همین را تشریح کرده و علیت را به خاک و خون کشیده‌. به لحاظ نظری و آکادمیک هم خداشناسی، علم محسوب نمیشود، همچون روح شناسی یا باقی ترمهای از این دست، کما اینکه در هیچ دانشگاه معتبری، خداشناسی و روح شناسی به عنوان یک کورس منطقی، مورد بررسی قرار نگرفته و هرگز نخواهد گرفت. این از سلسله منطقی، خارج از عنوان محسوب میشود بدون شک ... تنها میماند تمنای وصال و درمان دردها و مرهم زخم ها و سرپوش و پناه ترسهای بشری، که از این منظر پناهی بغیر از پروردگار نبودهژ نیست و نخواهد بود. مجموعا نگرش انسان به پرودگار را میتوان در دو وحه دید، آنان که به دنبال کارکرد میگردند که صدالبته دست توانایی پناهگاه تر از دستان ایزد نمی یابند، و آنانی که به دنبال حقیقت میگردند، فارغ از کارکرد، که این دسته دوم همواره در غم، بی پنهای و سرگردانی و ناامیدی، به سر خواهند برد، چراکه خدایی اگر نباشد، زمدگی در اساس و ریشه، بی معناست، تمام

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی